سید محمدرضا سید محمدرضا ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره

یکی یه دونه پسربابا

سیزده به در 92 و 15 ماهگی

1392/1/15 4:28
نویسنده : مامان مریم
1,198 بازدید
اشتراک گذاری

13 به در مبارک                 15 ماهگی مبارک

سیزده به در مصادف بود با 15 ماهگی پسر گلم

امسال دومین سالیه که محمدرضا 13 به در پیش ماست و باهم برای دیدن طبیعت به پارک رفتیم.

امسال بیشتر خوش گذشت چون پسرم بزرگ تر شده بود و رو پای خودش می ایستاد و البته

می دوید اینقدر تو دویدن مهارت پیدا کردی که دیگه نمی تونیم به راحتی بگیریمت. هر توپی که

میدیدی میدویدی دنبالش و به زور می گرفتی  انگار که مال خودته. خیلی ناز میشی وقتی با

پاهای کوشولوت و قد کوتاهت می دویی. چند باری هم تلو تلو می خوردی اما تعادلت رو حفظ

می کردی تا زمین نخوری .هواپیما و پرنده که تو هوا پرواز میکنه با انگشت اشارت نشون میدی

و لبات رو غنچه می کنی و میگی شوشو .دنبالش میدویی تا بگیریش.

خلاصه که واسه خودت مردی شدی و مستقل راه میری.

چند بار هم سرسره و اله کلنگ بازی کردی و اینقدر خوشحال شدی که اگه دیگه سوارت

نمیکردیم جیغ میزدی .ولی خیلی کیف کردی ،وقتی رو سرسره میخوابیدی تا سر بخوری

موهات فشن میشد و جرقه میزد.خیلی بامزه بود اون لحظه.با کلک از زمین بازی دورت کردیم

وگرنه می خواستی یه شب تا صبح سر بخوری.

امروز هم 14 به در پارک رفتیم و باز هم شما توپ بازی کردی.

دائره المعارف محمدرضا

زین پس به جای واژه جوجو بگوییم ..........شو شو

و به جای بله بگوییم ............................. بع

وقتی بابا صدات می کنه میگه محمدرضا آب می خوای میگی بع.

وقتی هم تشویقت میکنیم آفرین توپ روبنداز برای خودت دست میزنی

وقت بهت میگیم چشمات کو چشماتو باز و بسته میکنی .

وقتی میگیم بینیت کو با دستت نشون میدی

وقتی هم میگیم دهانت کو دهانت رو باز میکنی

یا وقتی میگیم دستات کو دستات رو نشون میدی.

بازی رو خیلی دوست داری با هم دالی بازی میکنیم و تو قهقهه میزنی.

گاهی کف دستت رو باز میکنی و با انگشت اشارت لی لی لی لی حوضک بازی میکنی.

عاشق چای و قند هستی. یه شب عمو حسین (عموی بابا ) اومده بود خونمون و چای جلوش بود

شما قند رو برداشتی خواستی بخوری عمو بهت یادداد قند رو تو چای بیاندازی از اون به بعد هر

مهمونی اومد خونمون میرفتی قند وبرمیداشتی وتو چای مهمونا می انداختی وهمه مون می خندیدیم.

تو ایام عید مهمون نوازی رو یا گرفتی هر بار مهمون میومد می رفتی مثل بابا عسلی رو بیاری اما

زورت نمیرسید بلندش کنی.بابا هم با کمک شما از مهمونا پذیرایی میکرد.گاهی هم میرفتی نپتون

میاوردی تاخونه رو تمیز کنی.عاشق جارو برقی و لباسشویی هستی.خونه هرکی میرفتیم دنبال این

دوتا وسیله میگشتی اگر هم پیدا نمیکردی میرفتی سراغ یخچالشون یا کابینتها روبازرسی میکردی.

اینم چند تا عکس خوشگل و ناز

13 به در

13 به در

سرسره بازی

سرسره بازی

سرسره بازی

سرسره بازی

سرسره

سرسره

توپ بازی

توپ بازی

محمدرضا

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان امیــــــرعلی ( پســـرکــــ شیطــــون)
15 فروردین 92 9:14
امیـــــــــــدوارم ســــــــــال پُر برکتـــ و خوبی داشته باشیـــــــــــد....


شما هم همچنین.
حسين
15 فروردین 92 18:03
خوشگل پسرمونو كه پشه ها لپ سمت چپشو خوردن كه


بله خیلی هم زیاد فقط صورتش نیست دست و پاهاش بیشتر خورده شده.راستی شما آدرس وبتونو نذاشتید تا ما هم به شما سر بزنیم و از شرمندگی در بیایم.
متین من
16 فروردین 92 2:40
ایشالا خوش گذشته باشه همیشه شاد باشی پسرخوشکل ماشالا


مرسی شما هم همچنین ایشالا شاد و سلامت باشید.
هیراد و عمه لیلاش
16 فروردین 92 9:13
عزیز دلم به عکس خوشگلت رای دادم
انشاالله که برنده بشی گل من
خیلی دوستت دارم گلکم


مرسی گلم لطف کردید.ما هم شما رو خیلی دوست داریم.
حسین
17 فروردین 92 20:09
دشمن محمدرضا جان شرمنده بشه
من وبلاگ ندارم انشاالله اول مامانه بچه رو پیدا کنیم بعد خوده بچه رو بعد وبلاگ میزنیم بعد قدمتون روی چشم


ایشالا هر چه زودتر و هر چی که خدا بخواد قسمتتون بشه.راستی نگفتید که به محمدرضا رای دادید یا نه برای دادن رای هم نیازی به وبلاگ نیست به آدرس لینک شده در پست ثابتمون برید و رای تون رو از اونجا به ثبت برسونید البته اگه دوست داشتید.ازتون ممنونم. ما به رای تک تک شما احتیاج داریم حتی اگه به دوستانتون هم بگید خیلی عالی میشه.ههههههه.منتظرم.