اولین یلدا با محمدرضا
یلداتون مبارک 30/9/91
سلام این اولین شب یلدایی بود که گل پسرم کنار ما بود.
شب یلدا برای ما خیلی خوب بود و خوش گذشت.آخه به خونه مامان بزرگ (مامان مامانی) رفتیم.
دوقلوهای دایی حمید و دختر خاله حنانه هم اونجا بودن.
خیلی خوش گذشت .دایی و مامان بزرگ توی هندوونه رو خالی کردن و برای شما وروجک ها
لباس درست کردند. مامان بزرگ هم از میوه های تابستونی که تو فریزر گذاشته بود حسابی ازتون
پذیرایی کرد.وقتی میوه های رنگارنگ رو دیدید دوست داشتید حمله کنید.خیلی خوشتون اومده بود.
طالبی ،هندوونه،پرتقال،ذغال اخته ،آلو ،هلو ،آلبالو،گوجه سبز،انار، خرمالو ،ازگیل خلاصه
مامان بزرگ تره و باررو آورده بود اونجا .همه چی بود دست مامان بزرگ درد نکنه خیلی
خوشمزه بود.دایی امیر حسین هم که ماشین خریده بود شیرینی داد.به ما که خوش گذشت ایشالا
همیشه اینطوری دورهم جمع شیم و بگیم و بخندیم. اینم عکسایی که بعد از چند روز وقت کردم
بذارم.بابت دیر کردن ببخشید وروجک من همیشه باعث بیات شدن عکس هام میشه.
به به چه خوشمزس
اینجا لاک پشت شدم
محمدرضا جون خوشگل مامان
اینم دوقلوهای دایی حمید
تازه وبلاگم دارن
http://www.sara_sana.niniweblog.com/
سارا جون خوشگل عمه
ثنا جون خوشگل عمه
حنانه جون خوشگل خاله
اینم یلدای تابستونی