سید محمدرضا سید محمدرضا ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

یکی یه دونه پسربابا

تولد یکی یه دونم

1391/6/25 0:34
نویسنده : مامان مریم
660 بازدید
اشتراک گذاری

هفته آخر بارداری بود که دیگه طاقتم تموم شده بود و به دکترم گفتم می خوام یک هفته زودتر عمل بشم.دیگه خسته شدم و نمی تونم صبر کنم آخه قرار بود ١٧ دی به دنیا بیای و تا اون روز یک هفته مونده بود ولی دکتر وقت ١٣ دی رو داد .و من در این تاریخ    ١٣ /١٠/٩٠ بود که رفتم و خودمو معرفی کردم لبخندو کوچولوی نازم در ساعت ٩:٣٥ صبح روز سه شنبه با وزن ٢ کیلو و  ٨١٠ گرم  و قد ٥١ و دور سر ٣٤ و یه عالمه موی مشکی با چشمهای قهوه ای و پوستی سفید مثل برف و لبهای غنچه در بیمارستان فوق تخصصی پارسیان به دنیای ما پا گذاشت و دل مارو شاد کرد. 

تازه بعد از اینکه به دنیا اومدی فهمیدم که بند ناف سه بار دور گردنت بوده برای همینم بود که وزنت زیاد نمی شد. و فقط خدا خواسته که تو زنده بمونی. بعد از دیدن فیلمی که در بیمارستان ازت گرفتند کلی خدارو شکر کردم که تو زنده و سالم به دنیا اومدی. عزیزم تولدت مبارک.ماچماچقلب 

تولد هر کودک، نشانه آن است که خداوند هنوز از بشر نا امید و مایوس نشده است.(جین وبستر)

اینم اولین عکست تو بیمارستان چگده گشنگی لپتو بچشم

کپلی مپلی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)